گزارش شب آخر کن/ «Dheepan» و «گنج»

  

1. از دیدن فیلم اخر ژک اودیار برگشتم. یک درام اجتماعی خوب پیرامون مشکلات مهاجران در فرانسه. فیلمی که مشخص می کنه که مهاجرت به فرانسه به هیچ وجه پایان دهنده وضعیت جنگی مهاجر در کشور خودش نیست و برعکس ممکن است که سبب ساز وضعیت جنگی بدتری هم شود.

 

چند وقت پیش فکر می کردم که مشکلات قومیتی اخیر در فرانسه برخواسته از روحیه مصالحه جویی و منظق نئولییرال پرهیز از دیالوگ ست. ولی با مشاهده وضع فرانسوی ها در خود کن و دیدن فیلمهایشان دارم بدین نتیجه می رسم که به "نظر" جامعه فرانسه بدجور درگیر مشکلات قومیتی و خشونت کاملا بارز است. این میزان فقر مردمی و ادمهای بی خانمان را هیچوقت در تورنتو ندیده بودم. در هر خیابان کن که قدم می زنم با یک ادم بی خانمان روبرو هستم که از من تفاضای کمک می کنند. دعواهای قومیتی در کن که به نظر یکی از ثروت مندترین شهرهای فرانسه است زیاد دیده می شود. به نظر فیلمهای امسال فرانسوی با اوضاع و شرایط اخیر این کشور ارتباط دارند. جنگ و اشوب بین ملیت ها و قومیت های مختلف ، جنگ بین زن و شوهر، جنگ یک فرد بر علیه سرمایه داری دغدغه اصلی بخش عظیمی از فیلمهای امسال سینمای فرانسه است.

 

 

2. پورومبوئیو کارگردان شناخته شده ای در کن است. او با فیلم "پلیس" برنده جایزه نگاه ویژه در سال 2009 شده. این کار قدرت ظرافت پلیس را ندارد. با این وجود از کارهای قابل تحسین بخش نگاه ویژه است. همان جور که در کار پلیس این کارگردان دیده بودیم در مواجهه با کارهای این کارگردان اصلا نباید به لایه های رویی دقت کرد و همواره مثل یک باستان شناس باید که به سراغ لایه های زیرین و نیمه-پنهان رفت. لایه های زیاد اجتماعی- سیاسی و افتصادی در قالب طنز در فیلم بیان می شود که باید به انها دقت کرد و با شتاب فیلم را قضاوت نکرد. پایان غیر منتظره فیلم بهت بر انگیزه؛ پایان را لو نمی دم که فیلم خراب نشه. ولی این پایان را دو جور می توان تعبیر کرد: اول اینکه، هیچ بحش فیلم قابل پیش بینی نیست و در هر لحظه هر اتفاقی می تونه رخ بده؛ دوم اینکه باید بیاد اوریم که این پایان با منطق اغازین فیلم مرتبطه: فیلم با داستان رابین هوود اغاز شده است.

 

درباره نویسنده :
امیر گنجوی
نام نویسنده: امیر گنجوی

 

دانشجوی دکتری فلسفه‌ی قاره‌ای / دانشگاه یورک انگلستان