نگاهی به فیلم «من نرو هستم» تازه ترین ساخته رفیع پیتز / آن سوی مرزها ...!


رفیع پیتز پس از فیلم شکارچی-که آن را در تهران و شمال ایران فیلمبرداری کرده بود-بار دیگر به جشنواره‌ی برلین بازگشته است. موضوع او این بار در مورد سربازان کارت سبز ارتش آمریکا است. در سلسله مراتب ارتش آمریکا این اصطلاح به کسانی گفته می‌شود که از ملیت‌های دیگر هستند و صرفاً به دلیل کسب اجازه‌ی شهروندی آمریکا به ارتش ایالات متحده می‌پیوندند. در فیلم پیتز، نرو، جوانی مکزیکی برای به دست آوردن تابعیت ایالات متحده حاضر می‌شود که به ارتش آمریکا بپیوندد و در لباس سربازی به خاورمیانه فرستاده شود.

 
با وجود ساختار کند و شبه اروپایی فیلم جدید پیتز، به نظر می‌رسد این اولین فیلم این کارگردان ایرانی الاصل باشد که با توجه به مضمون‌اش می‌تواند در اکران عمومی نیز فروش قابل قبولی را رقم بزند. هر چند فیلم از نظر تکنیکی نیز فیلم چشم‌نوازی محسوب مید. پلان‌هایی که فیلمبردار فیلم از صحراهای خاورمیانه گرفته به خودی خود جذاب هستند. البته این را هم باید در نظر گرفت که این امر شاید صرفاً به دلیل جذابیت‌های طبیعی این منطقه رخ داده باشد نه اینکه فیلمبردار کار خلاقیت ویژه‌ای به خرج داده باشد. در هر صورت در کنار اشاره به فیلمبرداری ویژه‌ی فیلم باید از موسیقی آوانگارد فیلم نیز یاد کرد. پیتز در این فیلم از تک نوازی گیتار الکترونیک ریس چاتام در پلان‌های مربوط به خاورمیانه استفاده کرده است که با توجه به میزانسن‌های طبیعی فیلم در این بخش‌ها می‌توان ادعا کرد که انتخاب هوشمندانه‌ای بوده است.


اما از نقطه نظر مضمونی پیتز همواره در سینمایش به زندگانی افراد در حاشیه مانده پرداخته است. عموم شخصیت‌های اصلی فیلم‌های او از زمستان است به بعد یا افسرده‌اند و یا پریشان حال. شخصیت‌هایی که به واقع در طول سراسر فیلم به دنبال راهی برای پذیرش از سوی جامعه‌ی نمادینی هستند که او را به دلایلی طرد کرده‌اند. در فیلم شکارچی شخصیتی که خود پیتز بازی می‌کند کار و بار خود را رها می‌کند تا از عاملین قتل زنش انتقام بگیرد. به واقع در این فیلم می‌توان بالاخره در سینمای کند و آرام پیتز شاهد برآشفتن شخصیت اصلی بود. فردی که در نهایت مجبور شده برای تائید شدن از سوی جامعه‌اش دست به عمل بزند. این اتفاق در فیلم جدید او بهانه‌ای است در دستان یک جوان مکزیکی که برای گریز از زندگانی جانکاه‌اش تصمیم می‌گیرد به هر نحوی که شده وارد کشور آمریکا شود. البته چون شخص فیلمساز خود یک دورگه محسوب می‌شود شاید بهترین گزینه برای ترسیم شخصیت‌هایی باشد که خواستار پذیرش از سوی یک جامعه‌ی بیگانه هستند. همان طوری که می‌دانیم رفیع پیتز زاده‌ی ایران است ولی در لندن بزرگ شده است. او با اینکه در ایران و به زبان فارسی نیز فیلم ساخته است و می‌توان ادعا کرد که هرگز تحت تاثیر جریان‌های فیلمسازی در ایران نبوده است و به واقع بیشتر به سبک سینمای هنری اروپا فیلم ساخته است.


در هر صورت «من نرو هستم» به زعم من فیلمی است که ارزش یک بار دیدن را دارد. فیلمی که لااقل از نظر تکنیکی پیشرفت قابل ملاحظه‌ای برای پیتز محسوب می‌شود. هر چند به نظر می‌رسد که این فیلم در رقابت با فیلم‌های امسال جشنواره برلین شانسی برای بردن جوایز اصلی ندارد. احتمالاً سال، سالِ وینتربرگ و تانوویچ است.

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر