بیراهه‎های مدیریتی؛ موفقیت‎های انفرادی - یادداشت نوروزی


عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم                    گردی نستردیم و غباری نفشاندیم

صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند                 ما این خرک لنگ ز جویی نجهاندیم

 

بهار نشانه از امید و سرزندگی دارد اما هر چه سعی کردم نتوانستم از گل و باغ و بلبل بنگارم. اگر همه بخواهیم فرصت­ها را با مدح یکدیگر و شرایط پیرامون خود بگذرانیم پس کی می­توانیم در مقابل کشورهای دیگر قد علم کنیم. شاید بهتر باشد هر چند اندک نکاتی گوشزد شود که شاید در سالی که پیش­رو است به کار آید.

سال 89 هم مانند سال­های دیگر آمد و نقشی بر گلبرگ­های عمرمان زد؛ اما هنوز هم همان اشتباهات، همان سوء مدیریت­ها و همان چیز­هایی که همه از آن خبر داریم. در هنر تجسمی، برپایی سه دوسالانه مجسمه­سازی، عکاسی و نقاشی هر یک به دلایل مختلف لغو شد. نامش مثلا دوسالانه است اما گهگاه به سه یا چهارسالانه تبدیل می­شود. در سینما هم که از ابتدای سال شاهد کشمکش­های مدیران مختلف بودیم. از کلام تا عمل نامهربانی­های خانه سینما و تیم معاونت سینمایی برای همه تکراری شده است. تهیه­کنندگانی که پس از کش و قوس­های مختلف زیر یک چتر واحد جمع شدند اما همچنان شاهد بیانیه و جوابیه­ها هستیم. رکود سینما در سال 89 به اوج خود رسید. افت فروش فیلم­ها سبب شد اغلب خبر از تعطیلی سالن­ها بدهند. جز مدیریت‎ها خود ما هم کم نگذاشته­ایم. هیچ­گاه نمی­توانیم مفهوم کار گروهی را دریابیم. در کنار هم تحت یک عنوان برای یک اثر زحمت بکشیم بدون آن­که خودنمایی کنیم. در هر رشته­ای از ورزش گرفته تا فرهنگ و هنر فقط در زبان اشاره می­شود که چرا ما ایرانی­ها کار گروهی نمی­کنیم و در عمل هیچ و هیچ و هیچ.

اگر فیلمی به برلین می­رود و جوایز را با شایستگی فتح می­کند نه به دلیل یک کار پروداکشن و با برنامه مدیریت کلان سینما، بلکه تلاش یک گروه کوچک و مستقل که همه­ی راه را خود رفته ­است. هنرمندان تجسمی هر یک اثرشان را در رویدادهای بین­المللی شرکت دادند. در حراج­های مختلف با استقبال پرشوری مواجه شدند اما چرا وقتی قرار است گروه شوند باز هم مشکلات به وجود می­آید. چرا نمایشگاه «ده زن نقاش، پس از ده سال» با وجود موفقیت آن­ها در سال 2001 در بروکسل باید برای نوبت دوم ده سال به طول انجامد. مشکل دیگری که در مدیریت­ها دیده می­شود هنر سفارشی است. چقدر فرهیختگان باید گوشزد کنند هنر سفارشی نمی­شود لطفا پس از خلق اثر از هنرمند حمایت کنید. رویداد پرسبوک در سال 89 چنین سخنانی را به خوبی روشن ساخت. آثار هنرمندان جوان ایرانی شگفت­انگیز بود و نشان از استعدادهایی دارد که با حمایت درست می­توانیم عرض­اندامی موجه در سراسر دنیا داشته باشیم. سال 90 نوبت دوسالانه­های دیگری همچون سفال، سرامیک، نگارگری، گرافیک و کاریکاتور است که هنوز فراخوانی برای هیچ­­کدام از این برنامه­ها مشخص و اعلام نشده است. امیدوارم بهار 90 عبارت «سالی که نکوست از بهارش پیداست» را در بهترین وجه بازنمود کند و مدیریت­های صحیح را چه از خودمان و چه مدیران شاهد باشیم.

 

دوش گفتم، بکند لعل لبش چاره من                هاتف غیب ندا داد که آری بکند
 
 
درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر