برترین نمایشگاههای اروپا در سال 2014 (قسمت دوم)
- توضیحات
- دسته: اخبار سایر هنرها
- منتشر شده در 1393-10-15 15:25
7. استیو مککوئین، «خاکسترها» در گالری دین توماس، لندن
خاکسترهای استیو مککوئین مرا شگفتزده کرد. بعد از دوازده سال برده، شرم و گرسنگی بالشخصه انتظار آغشته شدن شدیدتر مککوئین به سینمای جریان اصلی را داشتم، در حالیکه خاکسترها هرگز چنین نیست. این تصاویر دانهدار مردی جوان بر روی قایق چنان تازه و جاندار هستند که گویی از سوی یک تفنگ بر روی پرده شلیک شدهاند. و تضاد مابین لبخند گرم مرد و تلخی داستانی که دارد در مورد مصرف مواد مخدر و تجربهی مرگ بازگو میکند جذاب است. مککوئین میبایستی مدیومی مناسب با حجاهطلبیهای خودش در هالیوود بیابد، اما در هر صورت به نظر میرسد بدون مشارکت او جهان هنرهای تجسمی فقیرتر از قبل خواهد شد.
8. «شارِ» دیوید آلتمد در موزهی هنرهای معاصر پاریس
در طول برگزاری FIAC، مرور آثار آلتمد خبر از عرضه شدن مجموعهای از بهترینهای هنرمند را می داد. بسیاری از آثاری که در آنجا عرضه شدند، البته مسیری طولانی از لوکزامبورگ تا مونترال و نیویورک را درنوردیده بودند. در هر صورت عرضه شدن دوبارهی آنها در کنار یکدیگر نمیتوانست خالی از لطف باشد. من در حین این نمایشگاه از شدت تنوع کاری آلتمد آن هم به شیوهی تاسیسات شاری ویترینی شکل شگفت زده شدم. هنرمند مشخصا در این کارهای ضدرئال بشدت غریب و دستنیافتنی مینمایاند. این آثار که شما می توانید ساعتها نظارهگر پیچیدگیهایشان باشید، تلاشی است در جهت یافتن نوعی دیگر از اتصالات و روابط مابین اجزای هستی. جالب اینجاست که این آثار در دل یک کلیت است که فهم میشوند وگرنه مواجه شدن با هر کدام از اجزای بیشمار این آثار به صورتی مجزا می تواند بیهوده باشد.
9. گرهارد ریختر در گالری مارین گودمن لندن
من اکثر کارهای ریختر را تا جایی که به یاد میآورم دیدهام اما گمان نمیکنم تا قبل از زمان ارائهی کارهایش در گالری مارین گودمن لندن او را درست شناخته باشم. من برای سالها وجه شدیداً انتلکتوئلی آثار ریختر در دل پروژهی روشنفکری او را درک کرده بودم. در واقع من میفهمیدم او چه چیزی میخواهد بگوید و چه کاری دارد انجام می دهد، اما هرگز شیوهی عرضهی انتزاعگون آثارش را درنمییافتم. در نمایشگاه اخیر البته هنرمند تغییراتی را در نحوهی تکنیک آثارش مبذول کرده بود. برای مثال و در این مورد مشخص گذار او از ساختن مجسمههای شیشهای به سمت نقاشی جریان روانگردان میتواند اوج این تغییر و تحولات باشد. ریختر همچنان خیرهکننده است.
10. موزهی متحرک استانبول
موزهی متحرک استانبول ثابت کرد که یک مجموعهی قوی، فارغ از جنبههای اجرایی، تا چه اندازه میتواند ارزشمند باشد. در این نمایشگاه، رافائل روزندال از کابلهای قدیمی تلگراف بن شوماخر، که یادآور انقلاب ارتباطات در سالهای بسیار دور هستند، تا ساختار صفحات وبسایتهای جدید را با دقت تمام در کنار هم به نمایش گذاشته بود. این آثار تظاهری از دغدغههای گوناگون نسل معاصر هنرمند هستند، دغدغههایی همچون خطمشیهای دنیای دیجیتال، لزوم پیوستن به آنها و عدم قطعیت در مورد آنچه در این میان ما را به جلو میراند.
11.نمایشگاه ایو شرر با نام «نزدیکتر» در گالری گیدو دبلیو. بودش در برلین
به ندرت به نمایشگاهی برمیخوریم که در آن نقاشیها و مجسمههایی با خلاقیت منحصربهفرد، با مجسمههای چاپی اما واتسون، که با استفاده از آرشیو عکسهای او در اینترنت ساخته شدهاند، کنار هم قرار گیرند. این شو دریچههای تازهای از تکنولوژی را به سوی مخاطبان میگشاید تا بتوانند بیش از هر زمان دیگری، با استفاده از قابلیتهای آن به دوستانشان نزدیکتر شوند و روابط خود را گسترش دهند، تجربهای که در نهایت نتیجهای رضایتبخش به همراه داشت.
12. نمایشگاه فیلیپ پارنو با نام «شبه اشیاء» "Quasi-Objects" در استر شیپر در برلین
استرشیپر برلین پس از هفت سال با میزبانی "Quasi-Objects"، بازگشتی فوقالعاده به دنیای هنر داشت. میتوان این شو را به عنوان شجرهنامهای در نظر گرفت که بازتابی از آثار هنرمند در بیست سال گذشته است، بازسازی آثاری همچون «سوسوی نور» “Flickering Light”(2013) (چیدمان نوری که توسط پیانوی خودکاری در اتاق پشتی گالری کنترل میشد) و «رانش برف» “Snow Drift” (2014) (تپهای از برف مصنوعی، گرد الماس و خاک رس). در ادامه به تحلیل پارنو از تعریفی که میشل سر و برونو لاتور، فیلسوفان فرانسوی، از Quasi-Objects ارائه کردهاند، پرداخته میشود. این تعریف دوگانگی ساختار ابژه-سوژه را، با تأکید بر قلمرو مشترک این دو در فرآیند ادراک، نقض میکند. این اثر پارنو نیز مانند اکثر کارهای او عمیقاً تئوری است اما او در "Quasi-Objects" سعی کرده است تا با احیای قطعهی «اتاق من یک تنگ ماهی است» (1997)(که در آن حدود 12 بادکنک ماهیشکل آزادانه در فضای گالری معلق هستند)، نوعی رمزگونگی دستیافتنی را به آن بیفزاید.