مروری بر کارنامهی هنری مورگان بالکلی در موزهی برکشایر
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: اخبار نقاشی
- منتشر شده در 1396-08-02 12:52
نمایشگاه انفرادی «برخوردِ فرهنگ طبیعت»، از نقاشیها و مجسمههای هنرمند ساکن برکشایر، مورگان بالکلی در موزهی برکشایر برگزار شده است. تصاویر زندهی بالکلی که همزمان شوخطبعانه و ترسناکند، داستانهای جذابی را ارائه میدهند؛ جایی که انسان در مقابل طبیعت قرار میگیرد و طبیعت دست برتر را دارد. این نمایشگاه مروری بر پنج دهه کار هنرمند است؛ از طراحیها و آبرنگهای خلق شده در سال ۱۹۶۷ تا مجموعهی جدیدی از کارهای گوآش روی کاغذ که صفی از پرندگان را تصویر میکند. نمایشگاه همچنین دربرگیرندهی نقابهای چوبی کندهکاری و رنگآمیزی شده، مجسمههای کوچک چوبی، نقاشیهای رنگ روغن بزرگ، مجسمه و یک چیدمان مختص فضاست.
یک ویدئوی جدید با عنوان «جنگهای تخم مرغی»، که انیمیشنی به شیوهی stop-action از کاراکترهای دستساز بالکلی است، هم در نمایشگاه حضور دارد. وی در مورد نقابهایش میگوید: «نقابها، در میان اعصار و فرهنگها، قدرت استحاله کنندگی داشتهاند؛ چه نقابهای افریقایی و ژاپنی، و چه نقابهای سرخپوستان ایروکوا، اینوئیتهای قطب شمال یا دوران پیشاکلمبی. آنها وسیلهای برای ورود به ساحت دیگری هستند؛ جهان ارواح، یا یک حالت روانشناختی جایگزین. من این امکانِ داشتن نگاهی نو و اندیشیدن متفاوت را دوست دارم.» مورگان بالکلی یک قصهگوست. نقاشیهای رنگارنگ و پیچیدهی او چشماندازهای شلوغی را تصویر میکند که دستهی پرندگان، انبوه حشرات، و گروه انسانهایی در حالتهای متفاوت، در آن سکنی گرفتهاند و اغلب نمادها و نشانهایی از فرهنگ پاپ در آنها جای داده شده و مورد تاکید قرار گرفته است.
وی در مورد اهمیت نقاشی در کارش میگوید: «نقاشی ستون فقرات کار من است، یک ابزار عالی برای داستانگویی. با روی هم گذاشتن تصاویر، میتوانم یک حال و هوا، یک احساس، یک ترس، یک خنده کوچک، یک ذهن آزاد را خلق کنم.» وی میافزاید: «میکوشم نقاشیهایی بکشم که در آنِ واحد زیبا، ترسناک، و سرگرم کننده باشند، همانند تئاتر پوچی(Theater of the Absurd) که این فرضیه را مطرح میکند که شرایط آنقدر بد است که تنها میتوانی بخندی. من در طبیعت و اوج انسانیت یک زیبایی باورنکردنی میبینم؛ اما همچنین در فنآوری خودمان و خوی تجاوزگریمان، خواست و قابلیت تخریب کردن آن زیبایی را میبینم، چه از روی اراده و فعالانه و چه به صورت سهوی و ناخواسته. پس ماندههای مصرفگرایی ما، که در خیابان ها وجود دارد، در شاخ و برگ درختان در عمیق ترین نقاط جنگلهایمان گیر افتاده یا در اقیانوس در حال چرخیدن هستند، به صورت مستمر تاثیر روزافزون و خفهکنندهی ما بر روی تنها سیارهی قابل سکونتمان را یادآوری میکند.
نقاشی میکنم تا سعی نمایم مردم را وادارم به شرایط شکنندهای که در آن زندگی میکنیم فکر کنند.» بالکلی در سالهای ۱۹۷۳ و ۲۰۱۲ نمایشگاههای انفرادی دیگری هم در موزهی برکشایر داشته است؛ این مروری بر آثار ۵۰ سالهی هنرمند که پاییز امسال بازگشایی میشود به بازدیدکنندگان فرصت داشتن نگاه جامعی به فعالیت حرفهای متمایز و پربار وی را میدهد. کاتالوگی به مناسبت نمایشگاه هم منتشر شده که در موزه قابل دسترس است. هنر بالکلی به شدت تحت تاثیر پرورش و تربیت برکشایری اوست؛ خانواده او ریشهی عمیقی در این منطقه دارند که چندین نسل به عقب باز میگردد. شوخطبعی کنایهدار، پالت رنگهای تند و تخیل رهای بالکلی در تصاویرش از انسانهای کارتونی متحرک که در تعامل با هم، و با صفی از پرندگان پرجزییات و حیات وحش هستند، نمود یافتهاند، که همگی در آگاهی و توجه وی نسبت به منظره و محیطزیست استوار هستند. مورگان بالکلی در سال ۱۹۴۴ در برکشایر ماساچوست به دنیا آمده است.