جیغهای کریستین مارکلی در گالری وایت کیوب
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: اخبار نقاشی
- منتشر شده در 1396-11-09 14:57
شعبه هنگ کنگ گالری وایت کیوب آثار اخیر کیریستین مارکلی را به نمایش درآورده است. این نخستین نمایشگاه هنرمند در هنگ کنگ، دربرگیرنده چاپ چوبهای بزرگ و منحصربفردی است که نقاط تلاقی فرهنگی و فیزیکی صدا و تصویر را مطالعه میکند، و علاقه مستمر مارکلی به ادراک صوتی از تصاویر ثابت را منعکس مینماید. این مجموعه جدید از چاپهای اکسپرسیو بواسطه ترکیبی از کلاژ، فنآوری دیجیتال و روشهای سنتی چاپ خلق شدهاند؛ قطعاتی از صورتهای در حال فریاد زدن، از کتابهای مانگا و دیگر کتابهای مصور، بریده شده و در قالب چهرههای جدیدِ تلفیقی کلاژ شدهاند که کیفیتی جنزده و نقاب مانند به خود گرفتهاند. این شخصیتهای کارتونیِ دو رگه آکنده از احساسات، اغلب در حال گریه کردن و عرق ریختن هستند، و به همراه ظرفیت روایی چندگانه، انرژی خاموش اما آماده به انفجاری را ساطع میکنند.
نقطه شروع این مجموعه، لیتوگراف «جیغ»(۱۹۸۵) از نقاش نروژی، ادوارد مونش بود؛ یکی از ماندگارترین و شناخته شدهترین آثار هنری مدرنیته. همانند تصویر مونش، که یک پیکره در حال جیغ زدن را تصویر میکند، شخصیتهای مارکلی یک آسیب وجودی و هستیشناسانه را ابراز میکنند که دیده میشود، اما شنیده نه. با در آمیختن روشهای دیجیتال و سنتی، چاپها با کلاژهای کوچکی آغاز میشوند. این کلاژها سپس اسکن و بزرگ شده، و روی صفحات چوب یا OSB( نئوپان) بوسیله دستگاه CNC(یک ماشین حکاکی که بوسیله رایانه کنترل میشود) کنده میشوند.
برای چاپ قالبهای چوبی هم پرس اچینگ مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از تخصیص قطعات چوب به هر تصویر، مارکلی به دقت رگهها و بافت چوب را برای جای دادن آنها در ترکیب نهایی کار مورد مطالعه قرار داده است. گرههای چوب همچون چشم به نظر میرسند، و حلقههای رشد مانند امواج لرزان صوت هستند، که با یک چانه، بینی یا گوش ادغام میشوند و با طرحهای حکاکی شده تداخل پیدا میکنند. با این روش، مارکلی یک تعامل جذاب بصری از کشمکش بوجود میآورد که در آن تصویر و بافت، و پیشزمینه و پسزمینه در قالب یک عرصه بصری واحد متراکم میشوند. هنرمند میگوید: «تعداد زیادی از کارهایم به این موضوع میپردازد که چگونه یک تصویر بیانگر صوت است؛ چگونه صوت به صورت بصری بیان و نشان داده میشود.» وی میافزاید: «جیغ زدن، اصلیترین صوت انسان است؛ اولین صدایی که پس از تولد از خود در میآوریم. بزرگ کردن کلاژها این جیغ را بلندتر میکند، حتی اگر نتوانی آن را بشنوی.» هنرمند قطعات بریده شده از کتابهای مصور را همچون ابزار کار میبیند؛ واژگانی که خود را با آنها بیان میکند، علیرغم اینکه ساخت کلاژها به شدت غریزی است؛ «کلاژ در حالی که آن را میسازم خود را آشکار میکند. اجازه میدهم ماده کار همه چیز را به من بگوید، بنابراین هرگز نمیدانم چه چیزی را خواهم یافت.» مارکلی از روند خلق کار لذت میبرد: «مراحل زیاد و پیشامدهای جذابی در فرایند کار وجود دارد، و آن لحظه جادویی هم هست، هنگامی که در نهایت کاغذ را [از روی قالب چوبی] بلند میکنی. هرگز نمیتوانی بر همه چیز احاطه داشته باشی و این را دوست دارم.»
مشهورترین کار کیریستین مارکلی احتمالا «ساعت»(The Clock) است. یک مونتاژ ۲۴ ساعته از هزاران فیلم و تصاویر تلویزیونی از ساعتها، که به شکلی تدوین شدهاند که زمان واقعی را نشان دهند. پس از چندین سال تحقیق و تولید، مارکلی منتخبی از فیلمهای مشهور و کمتر شناخته شده را گردآوری کرده بود؛ شامل فیلمهای ترسناک، وسترن و علمی تخیلی. سپس آنها را طوری تدوین کرده بود که در زمان واقعی جریان داشتند. این اثر اولین بار در سال ۲۰۱۰ در گالری وایت کیوب لندن به نمایش درآمد و تحسین زیادی را برانگیخت، و شیر طلایی بیینال ونیز ۲۰۱۱ را هم از آن خود کرد. کیریستین مارکلی در سال ۱۹۵۵ در کالیفرنیا متولد و در سوییس بزرگ شده است و اکنون در لندن زندگی میکند.