لطفا مزاحم نشوید: امنیت اجتماعی
- توضیحات
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1389-08-18 13:23
حسام کاظمی
فیلم اول مستقل محسن عبدالوهاب در عین سادگی به ما گوشزد میکند که به یکدیگر است احتیاج داریم، به انسانهایی که در کنار ما هستند، نفس میکشند. صحبت از یک زندگی اجتماعی که در عین احتیاج به یکدیگر مشکلات فراوانی برای برقراری این ارتباطها وجود دارد و ما در پیله خودمان فرو رفتهایم.
لطفا مزاحم نشوید ایده جذابی داشته است. شاد بهتر باشد بگویم چند ایده جذاب که اغلب در یک سطح مانده و به عمق نرفته است. سیر داستان در مورد عدم احساس امنیت در یک زنجیره اجتماعی که با این حال اشاره میکنیم: «لطفا مزاحم نشوید؟»
در داستان اول مجری تلویزیونی (افشین هاشمی) در کنار نزدیکترین شخص زندگیش یعنی همسرش (باران کوثری) احساس آرامش نمیکند. با او رفتار بدی دارد و در هراس است که مردم جامعه به او طور دیگر نگاه کنند. مدام باید حواسش را جمع کند که کسی مزاحمش نشود و سری در مشکلات زندگیش نکشد. داستان دوم روحانی (هدایت هاشمی) به دلیل موقعیت اجتماعی خود با چنین مشکلی دست و پنجه نرم میکند. سارقی هم که وارد زندگی زوحانی شده است خود یک مزاحم به تمام عیار است. پیام مستقیم فیلم که گاه خیلی از رفتارها به مزاحمت حادی تبدیل میشود که میتوان طلب روضه کردن سارق برای مادرش از پشت تلفن را مثال زد.
داستان سوم موقعیت حادتر میشود و اساسا هر کدام از داستانها که جلوتر میرود موقعیت حادتر و ریتم کندتر میشود. در داستان سوم یک زوج پیر درست در فضا و حریم خانهاشان احساس امنیت نمیکنند. سن کاراکترها خود یکی از دلایل کند شدن داستان است. از جوانی به پیری سیر داستانی است که ریتم به این دلیل کند شده است.
در داستان سوم که داستان آخر هم میباشد تلقی فیلمهای آمریکایی را ایجاد میکند. زوجی که برای تعمیر وسیله منزلشان به یک تعمیرکار زنگ میزنند و تعمیرکار خود یک قاتل بالفطره است که همه چیز را برنامه ریزی کرده است. آنقدر زوج پیر داستانی احساس ناامنی میکنند که ناخودآگاه یاد چنین داستانهایی میافتیم. اما به جای اینکه تعمیرکار (حامد بهداد) با آن شمایل وارد شود در نوزاد خود را حمل میکند. داستان آخر با دو فضای قبلی متفاوت است. در این جا تعمیرکار هیچ مزاحمتی برای صاحب خانه ندارد و بالعکس این زوج پیر هستند که خود مزاحمان اصلی هستند. مزاحمت برای تعمیرکار از نظر انجام کار و وقت او ایجاد میکنند. اما این باور زمانی خدشه دار میشود که پیام فیلم پررنگتر میشود و وجه کلیشهای میگیرد. تعمیرکار در همان محل از مخدر استفاده میکند تا زوج پیر حق را به خود دهند.
عبدالوهاب میتوانست یکی از ایدهها را پرورش دهد و یک روایت منطقی را ارائه دهد یا اینکه از نظر روابط علی معلولی داستان طوری این سه داستان را در کنار هم روایت کند که انسجام خوبی پیدا کند. طنز جاری در اثر که از نوع پوچانگاره میباشد میتوانست در خدمت یک تدوین جذابتر باشد و یک اثر شسته رفته را شاهد باشیم. در زمینه سه داستان با یک تم به یاد فیلمهایی میافتیم که توسط کارگردانان مختلف کارگردانی شده است. هر کارگردان با نگاه خود یک تم را به فیلم تبدیل میکند اما در اینجا عبدالوهاب یک تم را با سه داستان خود در یک فیلم ارائه داده است.