اصلها و فرعها ... / یادداشت ششمین سالگرد تأسیس آکادمی هنر
- توضیحات
- نوشته شده توسط دکتر مجید رحیمی جعفری
- دسته: یادداشت تحریریه
- منتشر شده در 1395-03-13 16:56
زمان جدای تمامی خصوصیاتاش برای همه ما برای علاقهمندان به هنر به خصوص سینما مقوله دیگری است. بُعد زمان، مولفه زمان و هر آن چه اثر هنری را در خوانش دستخوش تغییر میکند. زمان مولفه مهمی در روایت است و روایت کردن بی زمان امکان پذیر نیست. قصهای به وجود نمیآید. چیزی شکل نمیگیرد. بیخود نیست که فیلمهای مشابه و زیادی ساخته میشوند که به ما هشدار دهند زمان از دست رفته است. زمان طوری از دست میرود که پِروست در لابهلای صفحات متعددی در جستوجوی آن باشد. چقدر متوجه این امر شدهایم که زمان را از دست دادهایم بارها این واژه را به یکدیگر گفتهایم همین چند روز پیش همکاران به من گفتند انگار همین ماه پیش بود که یادداشت تحریریه سال پنجم را نوشتی که اگر چنین باشد زمان را از دست دادهایم، کنش مهمی رخ نداده است و باید در جستوجوی آن چیزی باشیم که اصل همه چیز است و از فرعهایی که اسیرش هستیم بند پاره کنیم.
در همین فکر که با وجود این همه فعالیت باز زمان را از دست دادهایم در مشورت با همکاران به خصوص مهندس امیرلو به این نتیجه رسیدیم زمان آن رسیده است که بیشتر به فکر مخاطبی که کمتر با هنر آشناست باشیم. نقدها (در اینجا بخوانیم همان یادداشت/ریویوها) را کمی روانتر کنیم و به صورت تصویری در خدمت شما باشیم. یادمان نرود ژان لوک گدار یکی از تأثیرگذارترین فیلمسازان سینما معتقد بود تنها سینماست که خود را روایت میکند و به همین دلیل رسانه جذابتری برای او بود. بد نیست پس از شش سالی که در خدمتتان بودیم علیرغم فعالیت گذشته روند روایت تصویری را پیگیری کنیم. پس منتظر سال جذابی در آکادمی هنر باشید. تمام سعی خود را خواهیم کرد که ویدیوهای متفاوتی در خدمتتان قرار دهیم. این ویدیوها در داخل مطالبی قرار میگیرد که در صفحه اصلی برای شما قابل رویت است و تلاش خواهیم کرد با کیفیت مطلوب و حجم کم در اختیارتان قرار گیرد. این یکی از وعدهها و تفاوتهایی است که در انتظار آن میتوانید باشید.
سال گذشته برای مردم ما سال اینستاگرام بود سالی که اغلب از دیگر صفحات مجازی به آن مهاجرت کردند و هر سایت یا نشریهای را باز میکنیم یک چهره هنری، ورزشی یا سیاسی در حال هشدار دادن به مخاطبان است که اخلاق از جامعه ما رخت بسته است. هر کسی در این صفحات در حال توهین، تخطئه و مجیزگویی دیگری است و بدتر از آن این فرهنگ را به صفحات چهرههای سرشناس در سایر نقاط دنیا صادر کردهاند. این فرهنگی که به آن دچار شدیم را در یادداشت تحریریه قبلی بیشتر شرح دادم و امیدوارم حجم مطالب فرع کمتر شود و همه به اصل برگردیم اصل زندگی. اصلی که برای آن زیستن میکنیم. پرداختن به فرعها زمان را از ما میگیرد و آنچیزی که باقی نخواهد ماند زمان است.
در یک سالی که گذشت فعالیت آکادمی هنر در پایگاه تحلیلی خبری خود بیش از پیش شد و همین مسئله نیازمند یک نیروی دیگر در نظارت داشت آقای رامین اعلایی که یکی از قدیمیترین اعضای هیئت تحریریه بودند قبول زحمت کردند جانشین بنده در مقام سردبیر باشند و انصاف که فعالیت خوبی را در زمینههای مختلف به خصوص تجسمی و سینما شاهد آن بودیم. شاید به جرأت بتوان گفت که هیچ پایگاه فارسی زبانی وجود ندارد که مخاطبان را با هنر تجسمی به این نحو آشنا بکند و جدای از یادداشتهای مختلف در مورد آثار هنری اخبار روز دنیای هنر به خصوص هنرمندان معاصر را در اختیار شما قرار دادیم. در زمینه نقد فیلمهای جشنوارهای نیز دوستان همکار سنگ تمام گذاشتند و توانستیم یادداشتهای بسیار خوبی از جشنوارههای مهم برلین، فجر، ونیز و کن را ترجمه یا بنویسیم که دست همه همکارانم را برای این همه تلاش و زحمت مستمر میفشارم. پژمان الماسی نیا در این سال به ما اضافه شدند و با انرژی خود ما را هم دلگرم به این فعالیت فرهنگی و ادامه راه کردند و بخش جامعهشناسی و هنر (به دبیری آقای آرش حسنپور) و بخش فیلموسوفی (به دبیری خانم راضیه مهدیزاده) و خوانش تصویر که مرتب به روزرسانی شد نیز جزء مهمترین بخشهای سال گذشته بودند. شاید موردهای تحلیلی در این دو بخش و بخش روانکاوی برای دوستانی دانشجو در رشتههای جامعهشناس، فلسفه هنر و روانشناسی موردهای بازمطالعه مناسبی باشند تا متوجه شویم چگونه یک رویکرد بر مورد مطالعاتی پیاده میشود. بارها در کلاسهای نقد و تجزیه تحلیل آثار هنری خواندن این بخشها را توصیه کردهام چون کاربست نظریه خود جزء مهمترین موارد تحلیل است. در پایان نیز از تمامی شما مخاطبان عزیز سپاسگزارم که کمی و کاستیهای (فرعهای) ما را به ما بخشیدید و ما را همراهی کردید. امیدوارم در سال جدید نیز ما را پیگیری کنید چون برنامههای جذابی برای این سایت داریم.