یادداشت سردبیر - 23 مهرماه 1389
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: یادداشت تحریریه
- منتشر شده در 1389-07-23 13:27
هُوَ القادر
همیشه آن طور که فکر میکنیم اتفاق نمیافتد. نه تنها آن طور که فکر میکنیم بلکه آن طور که شروعش میکنیم هم نمیتوانیم تالی آن را ره گیریم. بازی تقدیر یا ..! هر چه که باشد سخن از نوشتن یادداشتی بود از فضای سایبر و شبکههای اجتماعی و نقش آن در جوامع امروزی که همه چیز آن طور که میل بنده و یاران بود نرفت. یادداشت آغازین ماه مهر را زمین گذاشتم، زیرا اتفاقات عجیب و غریب کم نیافتاد تا آن بحث ارجحتر شود. از فرستادن بدرود بغداد به عنوان نماینده ایران به اسکار، از توقیف فیلمهای اصغر فرهادی و کمال تبریزی تا رفع توقیف آن، کش مکش خانه سینما و وزارت ارشاد و آخرین اتفاق که به جامعهای محدودتر بازمیگشت.
وقتی اتفاقی رخ میدهد خیلی از دوستان شاید قلمشان را سریع روی کاغذ میلغزانند یا کلمات را تایپ میکنند. اما بهتر است از احساسی نوشتن دوری گزید و در آرامش همه چیز را پی گرفت. موضوعات سبب شد به فکر نوشتن خاطرهای از فجر بیست و هشتم باشم اما به یکباره چند سایت هنری هک شد که سایت ما هم یکی از آنها بود. سه چهار روزی را از فضای سایبر دور شدیم و یک هفتهای نتوانستیم خبر و مقالهای را به روز کنیم که در جای خود پوزشی از تمام خوانندگان عزیز دارم. اما اینکه چرا و چگونه و چطورش بماند برای خطوط بعدی و ابتدا در مورد دو موضوع اخیر اظهار نظر کوتاهی میکنم.
بدرود بغداد را همراه محمد هاشمی و کامیار خسروی در فجر بیست و هشتم به تماشا نشستم. به دقیقه بیستم نرسیده بود که متوجه شدم فیلم اساسا سردرگمی عجیب در فیلمنامه و اجرا دارد. محمد هاشمی که قرار نقد آن در ماهنامه «جهان سینما» داشت سعی میکرد به رویش نیاورد که از فیلم خوشش نیامده و چیزی بنویسد سی دقیقه گذشته بود و او هم حاضر به تماشای ادامه فیلم نبود. کامیار خسروی هم که ابتدا با ما مخالف بود و فیلمبرداری خوب را دلیل همراهیش میدانست از تماشای آن بیشتر از ما عصبانی بود. اینکه فیلمی را برای یک رویداد انتخاب میکنند قطعا نظر بنده و چند منتقد دیگر مهم نیست ولی امر مهم رجحان دادن این فیلم بر دیگر آثار بوده است.
سخنم در مورد این انتخاب نیست و تنها مشکل شناخت نداشتن عزیزان از سینمای آمریکا و ذائقه آکادمی میباشد. در مورد قوانین اسکار در این یک ماه شاهد نزاع کلامی مختلفی بودیم! با اینکه اغلب هم در اشتباه بودند. با شناختی سطحی متوجه میشویم هر چه سینمای ما دچار بحران شده سینمای سایر کشورها در حال پیشرفت است. برخی از فیلمهای حاضر در لیست 65 کشور شرکت کننده اصلا قابل مقایسه با بهترین آثار ما نیستند چه برسد به فیلمی که از نظر دوستان نوآوری دارد و از نظر متخصصین امر راه را یکسره اشتباه رفته است. تنها ذکاوت در مورد انتخابش میتواند موضوع فیلم باشد که بسیار جذاب، اما پرداخت خوبی نه در فیلمنامه و نه در اجرا نداشته است. نمایندگان آکادمی هم میتوانند اثری را ببینند که نقدی بر سیاستهای کشور امریکا داشته باشد و از این نظر شاید فرستادن این فیلم نوعی هوشمندی است. با اینکه مسئولین انتخاب فیلم در لفافه چنین گفتند اما کاش مستقیم چنین گفته میشد تا اینکه تلقی از برتر بودن این فیلم نسبت به دیگر فیلمها نباشد.
در مورد فیلمهای فرهادی و تبریزی هم حال زمان زیادی گذشته است و شکر ایزد که همه چیز ختم به خیر شد. اما این روند سبب شد کمی بیاطمینانی صورت گیرد که عباس کیارستمی هم از فیلمسازی در کشور صرفنظر کند. در این اوضاع و احوال ناخوش هنری که فعلا بحران سینما در بوق شده است صلاح در همدلی و همیاری در خروج از این شرایط است. در حال حاضر فیلمهایی روی پرده نقرهای هستند که برخی از آنها اگر در سالهای قبل رنگ اکران میدیدند شاید میلیاردی میشدند. ملک سلیمان و سنپطرزبورگ روی هم قریب به 7 میلیارد خرج برداشتهاند اما روند فروششان اصلا جالب نیست. تنها کافی است نگاهی به گیشه فروش فیلمهای سایر کشورها در همین سایت بیاندازید تا متوجه شوید کشورهای دیگر در چه وضعی هستند. ژاپن هم در عرصه بینالمللی خوش میدرخشد و هم گیشه بسیار پر رونقی را دارد.
نگارش این خطوط باید کمی زودتر به نظرتان میرسید که متأسفانه کرمهای مخرب اینترنتی رشته افکار ما را هم گاز زدند تا یک هفته همه چیز به تأخیر بیافتد و یک هفته هم بیشتر انرژی ما را در مورد هفته از دست رفته بگیرند. به یاد دارم دوستی پس از خرابی چند روزه وب سایتش کُری میخواند که مرد عمل میخواهد برای هک کردن پایگاه اینترنتیش. کمی مضحک است چون کسی که وارد فضای سایبر برای گرداندن یک پایگاه اینترنتی میشود باید بداند همیشه خرابکاران یک قدم جلوتر هستند. ابتدا برنامه ویروسی نوشته میشود و سپس کشنده آن به بازار میآید. (مانند همان سیاست غربی شیوع یک بیماری و فروش داروی پیشگیری آن) وقتی سایتهای قدرتمند بانکهای سوئیسی هک میشود شاید نقل چنین مضامینی لاف بنماید. آنها که به دنبال هک کردن سایتهای فرهنگی هستند نظر دوستانی را تأمین میکنند که میگویند: «بعضی به دنبال تعطیلی سینما یا هنر کشور هستند.»
دیدگاهها